دوره مدیریت و مهندسی برند و تکنیک های برندسازی و توسعه برند
- ۰ نظر
- ۲۴ آذر ۹۵ ، ۱۴:۴۷
مهمترین و اساسیترین مزیت یک برند اینست که کسب و کار و محصولات شما را به مردم میشناساند و نام آنرا در ذهنشان جایگیر میکند. لوگو، نماد، تصویر و نام خوب و تأثیرگذار، وجود شما را در ذهن مخاطبانی که میتوانند مشتریان احتمالی باشند، ثبت میکند. دیگر نکته اینست که وقتی مشتری از کالا یا خدمات شما راضی باشد، همواره بهیاد خواهد داشت که تحت این نام و برند، کالا و خدماتی ارائه میشوند که کیفیتی خوب داشته و نیازهایش را برآورده میکنند. به اینترتیب به برند و نام و نشان شما وفادار خواهد ماند.
ویژگی دوم یک برند خوب اینست که قدرت و عظمت یک کسب و کار را به مخاطبان میرساند. مردم اینطور در ذهن دارند که وقتی شرکتی یک برند خاص برای خودش انتخاب میکند، شرکت بزرگ و قدرتمندیست و بههمین علت اگر یک برند خوب و تأثیرگذار داشته باشید، میتوانید شرکت خود را نیرومندتر از آنچه که هست، معرفی کنید.
همین نکته درباره کیفیت کالاها و خدمات شما هم صدق میکند. یک برند خوب، بهیاد ماندنی و جالب توجه در لابهلای خطوط و رنگهایش میگوید که کالاها و خدماتی خوب و رضایتبخش، اینچنین نشانی را ساختهاند. گفته میشود که اگر دو کالای مشابه که یکی برندی معمولی و دیگری برندی جالب توجه دارد را به شخصی نشان داده و درباره کیفیتشان از او سؤال کنیم، میگوید کالایی که نام و نشان چشمگیرتری دارد، بهتر است. برعکس این حالت هم وجود دارد. یک کیفیت بد و مشتریان ناراضی که تصویر بدی از شرکت را در جامعه میسازند، میتوانند بهراحتی زیبایی یک برند قابل توجه را به زشتی تبدیل کرده آنرا به حاشیه برانند و کمرنگ و کمرنگتر کنند.
باید گفت که خلق یک لوگو بیش از وجود یک نوشته تأثیرگزار خواهد بود. یک تصویر بهیادماندنی و منحصر بهفرد که حروفی نیز در آن گنجانده شده باشد، بهمراتب بیش از یک متن برای کسب و کار شما فایده خواهد داشت.
نکته دیگر اینست که هرچه قدر هم یک برند بهدرد بخور باشد، تا زمانیکه بهوفور در معرض دید قرار نگیرد، هیچ سودی بهحال شما نخواهد داشت. تمامی لوازمالتحریر شرکت شما باید این برند را روی خود داشته باشند. کارتهای ویزیت، سربرگها، تقویم، خودکار و هدایای تبلیغاتی، کیفهای حمل اسناد و لپتاپ و هر آنچه که به شرکت و محصولات یا خدمات آن مرتبط است. باز هم تکرار میکنیم که مشتریان احتمالی باید بارها و بارها این نام را ببینند تا بهخاطرشان بسپرند. راههای چندی برای عرضه برندها به مشتریان بالقوه وجود دارد.
برندینگ به معنی شناسندن یک نام ، ابقا و تضمین ماندگاری آن است. برندینگ مهم ترین و سخت ترین بخش فعالیت یک شرکت ، مجموعه ، سایت و … است. اینکه بتوانیم طوری عمل کنیم که کاربران و مشتریان نام ما را در ذهن خود داشته باشند کار بزرگی است که عملی کردن آن کاری بسیار پیچیده و سنگین است.
این موضوع اهمیت بسیاری در سئو دارد. ماندگاری و دوام یک مجموعه به برندینگ وابسته است. بررسی ها نشان می دهد مردم به برندها ترغیب بیشتری نشان می دهند و این نشان می دهد که نام و اعتماد در کسب و کار نقش بسیار پررنگی دارد. این تمایل کاملا منطقی و قابل احترام است و اکثر ما از این اصل پیروی می کنیم.
برند و برندینگ چیست؟؟
سوال اصلی این است برند چیست؟به چه چیزی برند میگویند و یک برند باید چه ویژگی هایی دارا باشد؟؟؟
معمولا وقتی از دوستان یا افرادی که به نوعی در بازار فعال هستند و کسب و کاری برای خود دارند میپرسم،بیشتر مواقع به این جواب میرسم که برند یعنی اسم و لوگویی که شما برای کسب و کار خود انتخاب کرده اید.
اخیرا در یکی از کلاس ها که از حضار این سوال را پرسیدم این جوابها را دادند….
اسم،لوگو،هویت،تمایز،دارایی ناملموس و ….
همه اینها به نوعی جواب سوال ماهستند ولی یک تعریف خوب از برند ارائه نمیدهند.
اغلب اوقات برای شروع یک پروژه برندسازی طرحهای متعدد و فوقالعادهای در پیش رو است که معمولا اهداف ذهنی مشترکیهم بین مشتری و کارفرما وجود دارد.
طرف بحث ما در این مقاله مشتریانی هستند که پیشنهاداتی قوی درباره برندشان دارند که به دلیل نداشتن دانش کافی در حوزه برندسازی دیجیتال، با متخصصان این حوزه به تفاهم نمیرسند.
گاهی اوقات موافقت و مخالفتهایی از سمت کارفرما پیش میآید که همراه با تداعی یک آیندهی نه چندان جالب از پروژه است؛ در حالی که مشتری هزینهای برای این موضوع پرداخت کرده و کارفرما ناچار است تا راهکاری برای حل اختلافات و حفرههای پروژه پیدا کند.
معمولا برندها باید تداعی ذهنی و ارزش خاصی برای مشتریان داشته باشند تا به آنها وفادار بمانند، معیاری برای زنجیره ارزش برند وجود دراد که به آن ۵A میگویند. سعی میکنیم این مدل را بصورت خلا صه و با مثال توضیح دهیم تا برای صاحبان کسب و کار ملموس باشد و بتوانند از این مدل برای برندسازی خود استفاده کنند.
کتاب های تخصصی حوزه برندینگ و مدیریت برنداگر قصد مطالعه و تحقیق در زمینه برندینگ و مدیریت برند را دارید مطالعه برخی کتاب های معروف این حوزه را به شما توصیه می کنیم:
|
تعریف انجمن بازاریابی آمریکا (AMA) برای برند چنین است: " یک نام تجاری(اصطلاح حقوقی بکار رفته برای Brand) یک نام ، اصطلاح ، علامت ، نشان یا طرح یا ترکیبی از این هاست که برای شناسایی کالاها یا خدمات فروشنده یا گروهی از فروشندگان و متمایز کردن این کالاها یا خدمات رقبا به کار می رود ." به طور خلاصه نام تجاری سبب شناسایی فروشنده یا سازنده می شود. یک نام تجاری در حقیقت تعهد دائمی یک فروشنده برای ارائه مجموعه ای از ویژگی ها ، مزایا و خدمات خاصی به خریداران است. به هر روی تا زمانی که یک محصول / خدمت دارای وجه ممیزه مشخصی نباشد نمی توان به سادگی آن را برند نمود و این برند را به گونه ای پایدار پاسداشت. این تمایزها می تواند کارکردی منطقی یا ملموس و یا حتی غیرملموس داشته باشد .بیشتر نام های تجاری ضامن سطح معینی از کیفیت اند. اما یک نام تجاری می تواند سمبل موارد پیچیده تری هم باشد مانند : ماهیت محصول ، شخصیت محصول ، فرهنگ استفاده ازمحصول و شخصیت استفاده کننده از محصول. برندها دارایی های نامشهود شرکت ها هستند که باعث افزوده شدن ارزش نهایی محصول نزد مشتریان شده و برای سهامداران ایجاد ارزش افزوده سهام می کند و باعث افزایش درآمد شرکت می شود.
یک برند در واقع به شدت متاثر از هویت بصری محصولات / خدمات و محل ارائه و چگونگی ارائه می باشد.
اسکات گودسان بنیانگذار شرکت strawberryfrog» و نویسنده کتاب Uprising»، در باره برندسازی در مراحل رشد کسبوکار راهکارهایی را برای شما بیان میکند: اگر نگاهی گذرا به دنیای امروز بیندازیم به آسانی متوجه دلایل اهمیت امروزه برندها نسبت به صد سال ...
ادامه متن »در تکوین استراتژی بازاریابی برای محصولات، یکی از مواردی که مدیران بازاریابی با آن مواجه خواهند بود برندینگ است. برندینگ از مباحث مهم و اصلی استراتژیهای مدیریت محصول به شمار میرود. تولید یک محصول تحت یک نام تجاری، مستلزم یک ...
ادامه متن »خدمات و برنامه های جدید گروه مشاوره و آموزش استاد خویه
برای شرکت ها و موسسات طرف قرارداد همکاری در سال ۱۳۹۵
خدمات گروه مشاوره و آموزش استاد خویه به شرکت های طرف قرارداد در سال ۱۳۹۵
۱٫ تدوین و تبیین ساختار شرکت مبتنی بر مشتری .
۲٫ آموزش فروشندگان .
۳٫ طراحی سیستم نظارت بر کار فروشندگان .
۴٫ تعیین مشتریان هدف .
۵٫ تعیین مشتریان بالقوه .
۶٫ تدوین استراتژی برخورد با مشتری .
۷٫ طراحی و تدوین سیستم نظام مند خدمات قبل از فروش .رسیدگی به شکایات مشتری .سنجش رضایت مشتری .
۸٫ استقرار نظام بازنگری و اصلاح فرآیند عملیات .
۹٫ ایجاد انگیزه در کارکنان و ارائه پاداش
۱۰٫ طراحی سیستم ها و برنامه های جذب و حفظ نیروی انسانی متخصص .
۱۱٫ آموزش نیروی انسانی با توجه به دانش روز سازمان ها و برندها در دنیا
۱۲٫ طراحی نظام های تنبیه و تشویق .
۱۳٫ طراحی سیستم پیشرفت شغلی .
۱۴٫ ایجاد و بهبود نظام ارزیابی کارکنان .
۱۵٫ سیستم مدیریت مشتریان کلان و تعریف مشتریان کلان .
۱۶٫ طراحی و تدوین سیستم های نظام مند برای عوامل اصلی موفقیت در ارتباط با مشتریان کلان .
۱۷٫ طراحی و تدوین سیستم های نظام مند برای عوامل موثر در جذب و نگهداری مشتریان کلان .
۱۸٫ طراحی و تدوین سیستم های نظام مند برای بررسی مشکلات در ارتباط با جذب و نگهداری مشتریان کلان .
۱۹٫ طراحی و تدوین سیستم های نظام مند برای عوامل موثر در بهبود و ارتقاء رضایت مشتریان کلان .کنترل و بازخورد مجدد .
۲۰٫ طراحی و تدوین سیستم های نظام مند برای دسته بندی مشتریان بر اساس اصل پارتو به منظور برخورداری از یک ارتباط ثمربخش با مشتری ، برای هر گروه یک استراتژی مناسب درنظر گرفته شود .
۲۱٫ اختصاص گروههای متناسب کاری با دسته های مشتریان در پیگیری امور و نگهداشت مشتری .تجزیه و تحلیل دسته بندیها , خرید و فروش , کسب و کار , و . . .
۲۲٫ ایجاد سیستم هزینه یابی دقیق جهت محاسبه هزینه های سرویس , محصولات , پیاده سازی راهکارها , ارتباطات و تماسها , و . . .
۲۳٫ بهینه سازی و بهبود عملیات شرکت مدیران و پرسنل
۲۴٫ طراحی تدوین برنامه های بازخورد سیستم .
۲۵٫ برنامه ریزی مطلوب برای فروشندگان .
۲۶٫ طراحی و تدوین سیستم کنترل و ارزیابی کلیه پرسنل به ویژه فروشندگان .
۲۷٫ تدوین و تبیین برنامه آگاهی مشتری (تبدیل اطلاعات مشتری به شناخت مشتری):
۲۸٫ طراحی نظام اطلاع رسانی موثر .
۲۹٫ افزایش تماس با مشتریان قبل و بعد از انعقاد قرارداد .
۳۰٫ تدوین و تبیین برنامه تبلیغات موثر در رسانه های عمومی .
۳۱٫ تدوین و تبیین برنامه اطاق مناسب مخصوص مشتری به منظور راهنمائی و استراحت .
۳۲٫ تدوین و تبیین برنامه های تعامل با مشتریان
۳۳٫ طراحی و تدوین سیستم هایی جهت ایجاد ارتباط با مشتریان به منظور شناخت نیاز و خواسته هایشان.
۳۴٫ تدوین و تبیین سیستم تمرکز اطلاعات مشتری در یک نقطه .
۳۵٫ تدوین و تبیین سیستم تجزیه و تحلیل و بخشی کردن اطلاعات مشتری .
۳۶٫ تدوین و تبیین سیستم اختصاصی کردن نیازهای مشتری .
۳۷٫ تدوین و تبیین سیستم امکان تماس با مشتری از طرق مورد علاقه او .
۳۸٫ تدوین و تبیین سیستم انتقال اطلاعات و مبادلات بین مشتری و سازمان .
علی خویه